【原创】波译汉 鲁米 《玛斯纳维》第六章 下

发布于 2021-04-04 23:53

《玛斯纳维》6 国王带医生去看病人情况(下)

بخش ۶ - بردن پادشاه آن طبیب را بر بیمار تا حال او را ببیند

مولوی

مولوی » مثنوی معنوی » دفتر اول

太阳升起原因是太阳,

若指导你需改邪归正;

因太阳带来阴影标记,

太阳每次赐生命之光;

太阳如夜谭伴你入眠,

当太阳出来月亮破裂;

陌生自己在世界像无太阳,

灵魂之太阳永恒没有昨天;

太阳外观如果像人,

可以也像他般描绘;

灵魂太阳因他外观来到而留,

他不存在于头脑和外观相似;

描绘他本质把其容纳,

到在来临的形象如他;

若谈到沙姆斯.丁消息时,

四重天之太阳会以结束;

既然提到他的名字,

必要叙述他的事迹;

此时灵魂将我衣襟灼热,

如嗅到优素福衬衫气味;

如果为了真理交谈多年,

那么就把他好事多传扬;

大地和天空如若笑声朗朗,

智慧、灵魂、视力增百倍;

我说什么我的血管不清醒,

怎述他和朋友之细节情谊;

这次离别叙述堪称心血,

这次痛惜留于下次再说;

苏菲是时间之子朋友啊,

非明日认为的约定道路;

你难道不是苏菲行者?

假若赊欠使你身败名裂;

我说应保守爱人秘密,

你自己在故事中倾听;

若悉那爱人所有秘密,

最好从别人叙述明白;

公开的说:不要欺骗请直言,

学者啊在我克服之时再讲来;

摘下面纱直言对我说,

我着衣和心上人难眠;

我说:假若袒露他就明显,

你和你附近中央都将消失;

若要心愿该在其程度内,

一根草叶无法抵过山丘;

太阳能照耀整个世界,

假若临近也会被烧焦;

莫要不安、惶惑及激动,

莫再提沙姆斯大不里士;

讲起来就滔滔不绝,

接着再把故事叙述。

附波斯语原文诗歌:

آفتاب آمد دلیل آفتاب

گر دلیلت باید از وی رو متاب

از وی ار سایه نشانی می‌دهد

شمس هر دم نور جانی می‌دهد

سایه خواب آرد ترا همچون سمر

چون برآید شمس انشق القمر

خود غریبی در جهان چون شمس نیست

شمس جان باقیست کاو را امس نیست

شمس در خارج اگر چه هست فرد

می‌توان هم مثل او تصویر کرد

شمس جان کو خارج آمد از اثیر

نبودش در ذهن و در خارج نظیر

در تصور ذات او را گنج کو

تا در آید در تصور مثل او

چون حدیث روی شمس الدین رسید

شمس چارم آسمان سر در کشید

واجب آید چونک آمد نام او

شرح کردن رمزی از انعام او

این نفس جان دامنم بر تافتست

بوی پیراهان یوسف یافتست

کز برای حق صحبت سالها

بازگو حالی از آن خوش حالها

تا زمین و آسمان خندان شود

عقل و روح و دیده صد چندان شود

من چه گویم یک رگم هشیار نیست

شرح آن یاری که او را یار ن

شرح این هجران و این خون جگر

این زمان بگذار تا وقت دگر

صوفی ابن الوقت باشد ای رفیق

نیست فردا گفتن از شرط طریق

تو مگر خود مرد صوفی نیستی

هست را از نسیه خیزد نیستی

گفتمش پوشیده خوشتر سر یار

خود تو در ضمن حکایت گوش‌دار

خوشتر آن باشد که سر دلبران

گفته آید در حدیث دیگران

گفت مکشوف و برهنه بی‌غلول

بازگو دفعم مده ای بوالفضول

پرده بردار و برهنه گو که من

می‌نخسپم با صنم با پیرهن

گفتم ار عریان شود او در عیان

نه تو مانی نه کنارت نه میان

آرزو می‌خواه لیک اندازه خواه

بر نتابد کوه را یک برگ کاه

آفتابی کز وی این عالم فروخت

اندکی گر پیش آید جمله سوخت

فتنه و آشوب و خون‌ریزی مجوی

بیش ازین از شمس تبریزی مگوی

این ندارد آخر از آغاز گوی

رو تمام این حکایت بازگوی

注:本章译完,但是有三段带阿语诗歌没有译,因为笔者不熟悉阿语及没有阿语词典,不敢冒昧译。请见谅。

本章译文若有不足,请路过的老师及朋友们给与指导,万分感谢!

推 荐 阅 读

【原创】波译汉 鲁米 《玛斯纳维》第六章 国王带医生见病人……

鲁米诗歌《玛斯纳维》第五首:国王会见梦医

鲁米诗歌《玛斯纳维》第四首:知礼则福,无礼则害

丝路文学和旅游」原创编辑和发布

微博搜[波斯语和文化]超话

今日头条搜「波斯文学和语言」

投稿邮箱:1361267431@qq.com

联系QQ:1361267431

致力于文学原创与丝路文化传播

本文来自网络或网友投稿,如有侵犯您的权益,请发邮件至:aisoutu@outlook.com 我们将第一时间删除。

相关素材